طبق روایات، یاران خاص الخاص امام (علیه السلام) سی صد و سیزده نفر است و امرای ارتش و حکّام ایالات از ایرانیان خواهند بود. هم چنین نیروهای حرکت کرده از سوی خراسان، و پرچم های برافراشته شده از سمت ایران می باشد، به خصوص قشون شعیب بن صالح و هاشمی خراسانی که در مصادر شیعه و سنّی از آن فراوان یاد شده و در ارتش امام (علیه السلام) اثرات مثبت و مهمی خواهند داشت.روایات بسیاری در کتاب های کلیدی اهل سنّت آمده است که از ایرانیان تمجید فراوانی به میان آورده اند.
بر اساس تسلسل زمانی، نخستین علامتی که از علایم حتمی ظهور مبارک امام زمان(ع) رخ میدهد، خروج سفیانی است. شیخ صدوق، با سند صحیح از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: «پیش از قیام قائم(ع) پنج نشانة حتمی است: یمانی، سفیانی، بانگ آسمانی، قتل نفس زکیّه و خسف سرزمین بیدا».1 حمیری با سند صحیح از امام رضا(ع) روایت کرده که فرمود: «امر قائم(ع) از سوی خدا حتمی است، خروج سفیانی نیز از سوی خدا حتمی است و هرگز بدون سفیانی قائم(ع) قیام نخواهد کرد».2در گفتوگوهای شمارههای پیشین موعود، پیرامون خروج سفیانی از وادی یابس، سیطرهاش بر سه کشور سوریّه، اردن و فلسطین و نبرد قرقیسیا سخن گفتیم، در این شماره پیرامون جنایات خونبارش در سرزمین عراق سخن میگوییم و گفتوگو پیرامون «خسف بیداء» را به فرصتی دیگر موکول میکنیم. در آغاز برخی از ویژگیهای وی را مرور میکنیم.
روايات توصيف کننده آستانه ظهور، گاه از افرادي سخن به ميان آوردهاند که در آن مقطع در سرزمین های درگیر به نقشآفريني خواهند پرداخت؛ از جمله اين افراد ميتوان به خراساني، سيد حسني، حسيني، يماني، شيصباني، نفس زکيه، ابقع و اصهب و سفیانی اشاره کرد که درباره برخي از آنها مانند ابقع و اصهب اطلاعات بسيار اندکي ارائه شده و درباره برخي مانند سفياني بيش از صد روايت بيان شده و به تفکيک از اقدامات و جنايات او از شام و اردن فعلی تا قرقيسيا، عراق و عربستان پردهبرداري نمودهاند. در اين نوشتار به دنبال آن هستيم که از سويي به اجمال، ماجراي قيام سفياني را از ابتدا تا انتها مرور کنيم و نیز به نقد گفتارها و گويندگاني که به مصداق يابي اين شخصيت مبادرت ورزيدهاند بپردازيم.
فتنه «دجال» در روايات ما به عنوان يكي از فتنههاي قبل از ظهور حضرت امام مهدي(ع) شمرده شده است. هرچند در پي پرسشهاي گوناگوني كه دربارة مشخصات امامان معصوم(ع) پرسيده شده، ايشان به بيان ويژگيهايي از دجال پرداختهاند. اما اين موضوع هم چنان در دوران ما، در هالهاي از ابهام قرار دارد.گروهي دجال را با وجود ويژگيهاي عجيب و غريبي كه در روايات براي آن برشمرده شده است، موجودي واقعي ميدانند كه در آخرالزمان ظاهر شده و به فريبكاري ميپردازد و گروهي به دليل همين ويژگيها دجال را موجودي نمادين دانسته و معتقدند روايات در مورد او بيشتر به زبان استعاره سخن گفتهاند.
تجلی و ظهور، مفهومی بنیادین در عرفان نظری به شمار می آید و هم ردیف با مفاهیمی چون وحدت و کثرت، اسما و صفات، انسان کامل و فنا، پر گستره و پرکاربرد است. عرفان آن گاه از تجلی و ظهور سخن به میان می آورد که عزم رخ گشودن از حقیقت مطلقه نماید. وجود مطلق تا بر اطلاق خود باقی باشد، دست معرفت نظری و عملی، و عقلی و شهودی، هرگز بدان نمی رسد و نقاب بر رخ، از ازل تا ابد پوشیده می ماند. آن گاه که اراده کند پرده از رخ برگیرد، تعیّن می یابد و با نخستین تعیّن جلوه کرده، سلسله تجلیات و ظهورات نیز می آغازد.کلام، نظام پیدایش عالم را خلقت می نامد؛ فلسفه با علیّت، هستی را برمی رسد و عرفان نظری با تجلی و ظهور وجود را می کاود. از تجلی و ظهور با تشأن و تنزل و مانند آن نیز یاد می آورند. از دیگرسو، عرفان نظری و عملی چنان با مفهوم و حقیقت انسان کامل درهم تنیده که کم تر جایی از آن را بدون حضور وی بتوان به فرجام رساند. از آن جا که پرشکوه ترین مصداق خلیفه الله و برترین انسان کامل محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در این روزگاران و تا برپایی قیامت، موعود ادیان، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، کنکاش در ارتباط این دو مفهوم بنیادی می تواند سرآغازی بر بسیاری معارف امامت و پژوهش های دامنه دار میان رشته ای، به ویژه در حوزه عرفان و مهدویّت...
تا کنون در مورد امام زمان (عج) کتاب ها و مقالات زیادی در موضوعات مختلف نوشته شده است. اما با توجه به زمان آخرالزمان و وضعیت آن و آنچه مشاهده می شود این سئوال پیش آمد: زنان که بخشی از جامعه هستند و می توانند در بسیاری از زمینه ها در کنار مردان در پیشرفت جامعه نقش داشته باشند آیا در حکومت امام زمان (عج) نقشی خواهند داشت؟ آیا نمی توانند زمینه ساز ظهور آن حضرت باشند، برای پاسخ به سؤالات در این مقاله ابتدا جایگاه زن در اسلام مورد بررسی واقع شده که اسلام به زن ارزش و اهمیت داده و آنگاه که در جاهلیت زنان را بی ارزش می پنداشتند او را به مقام انسانیتش بازگردانده است. در جامعه ی مهدوی هم بعضی از زنان چنان مقامی را می یابند که جزو اصحاب امام زمان (عج) قرار می گیرند با توجه به دوران آخرالزمان از زنان آخرالزمان و خصوصیات آنان که در روایات از آنان سخن به میان آمده اشاره شده که بعضی از آنان خود را به صورت مرد در آورده و مورد لعن پیامبر (ص) قرار گرفته اند (1) و یا بعضی موارد دیگر؛ با وضعیت موجود چگونه از این گذرگاه سخت می توان عبور کرد و چگونه می-توان خود را از فتنه ها نجات داد؟ بهترین راه نجات، حضرات معصومین (ع) هستند پیوند امام شناسی با خداشناسی، بهره مندی از آثار و برکات ولایت پذیری از راه های دیگر است. بعد از آن این سؤال...
نامه ي اعمال ما مي رود پيش امام زمان ـ سلام الله عليه ـ هفته اي دو دفعه، به حسب روايت. من مي ترسم که ماي که ادعاي اين را داريم که تبع اين بزرگوار هستيم، شيعه ي اين بزرگوار هستيم، اگر نامه ي اعمال را ببيند ـ و مي بيند، تحت مراقبت خداست ـ نغوذ بالله شرمنده بشود. شما اگر يک فرزندتان خلاف بکند، شما شرمنده ايد. اگر اين نوکر شما خلاف بکند، شما شرمنده ايد. در جامعه آدم شرمنده مي شود که پسرش اين کار را کرده يا نوکرش اين کار را کرده، يا اتباعش اين کار را کرده. من خوف اين را دارم که کاري ما بکنيم که امام زمان ـ سلام الله عليه ـ پيش خدا شرمنده بشود.
ما بر اساس روایات اعتقاد داریم كه در شب قدر برنامه الاهی بر قلب حضرت نازل میشود; یعنی فرشتگان، برنامه الاهی برای حضرت میآورند برنامه عمومی همان فعالیتهایی است كه در طی یك سال روی زمین انجام میگیرد.
آیا غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه به معنای این است که حضرت هیچ کاری انجام نمی دهند و از اخبار و حوادثی که در جهان پیرامونش اتفاق می افتد و حتی احوال پیروانش اطلاع ندارد؟ آیا حضرت در پس پردة غیبت در انتظار اذن پروردگار نشسته اند تا ظهور نمایند، و از آن زمان، دوران تلاش و کوشش آن رهبر یگانة دوران آغاز می گردد؟ یا برعکس، او کوشاترین و سخت کوش ترین انسان زمان است؟
مرحوم كليني و شيخ طوسي و طبرسي از زهري نقل كرده اند كه گفت : بسيار و مدتها در طلب حضرت مهدي (عليه السلام) بودم ، و در اين راه اموال فراواني (در راه خدا) خرج كردم و به هدف نرسيدم ، تا اينكه به خدمت محمد بن عثمان (دومين نايب خاص امام زمان در عصر غيبت صغري كه بسال 305 هجري از دنيا رفت) رسيدم ، و...
انديشه پيروزى حق بر باطل و غلبه صالحان بر طالحان و عادلان بر ظالمان كهبرگرفته از متن قرآن كريم است، بارقهاى از نور اميد در دلها تابانيده وهمه را چشم به انتظار شخصى گذاشته كه منادى حق است و سفير نور، كشتيبانهدايت است و قافلهسالار رهايى; مجدد حيات بشريت است و احياگر اخلاق خدايى،اين شخصيتبزرگ را در روايات اسلامى «مهدى» عليه السلام مىنامند.چنين انتظارى افضل عبادات شمرده شده است. زيرا اين انتظار با اميد،تعهد، تحرك با مسووليت و سازندگى و رفع نااميدى از جامعه همراه مىباشد.منتظران واقعى، خود را در حال مهياى جامعهاى مىبينند كه انتظار موعودىرا مىكشد، بنابراين براى حضور حضرتش شرايطى لازم است كه هم زمينهسازقدومش باشد و هم پذيراى حكومت عدل او، زيرا تحمل عدالتخود نياز بهسازندگى دارد. و الا، پذيرايى حق بر افراد بسى مشكل خواهد بود. بنابراين،ما براى خودسازى به يكى از بهترين راهها كه طريق پرورش يافتگان مكتبانسانساز اسلام; يعنى ياوران خاص ولىعصر(عج) است متمسك مىشويم، ويژگىهاىآنها را بشناسيم و به كار بنديم تا زمينهساز حضور حضرتش باشيم. زمينهسازحكومتحضرت، خيزش ايمان است نه ازدياد فساد. ما در اين نوشتار به برخىاز خصال ياوران...
اگر امام، پيشواي مردم است بايد ظاهر باشد. بر وجود امام ناپيدا چه فايدهاي ميتوان يافت؟ـ امامي كه صدها سال است، غايب است، نه دين را ترويج ميكند، نه مشكلات جامعه را حل مينمايد، نه پاسخ مخالفان را ميدهد، نه امر به معروف و نهي از منكر ميكند، نه از مظلومي حمايت ميكند و نه حدود و احكام الهي را جاري ميسازد، بود و نبودش با هم چه تفاوتي دارند؟از زماني كه امام عصر(علیه السلام) از ديدهها پنهان شده و در پس پرده غيبت زندگي خود را شروع كرده است، انبوهي از پرسشها، پيرامون مسائل غيبت مطرح شده است كه بسياري از آنها از يك پيشينه ديرينهاي برخوردار است، به گونهاي كه بسياري از اين سؤالها در نوشتههاي نويسندگان كتابهاي مربوط به امام زمان(علیه السلام)در قرن چهارم و پنجم اسلامي مطرح گرديده و علما پاسخهاي مناسبي به آن دادهاند.
تاکنون آثاربسياري درزمينه وظيفه منتظران در دوران غيبت کبرا و بايسته هاي فرهنگ انتظار، منتشرشده است که بيشتر ناظر به تکاليف فردي و اخلاقي است، ولي درباره وظايف دولت اسلامي در پرتو فرهنگ انتظار، کمتر اثري ديده شده است. شايد در برخي اذهان چنين تصور شود که عهد غيبت، با عهد ظهور مهدي موعود (عج)تفاوت ماهوي دارد. از اين رو، لازم است نخست اشکال هايي را که درباره اقتدا به سيره مهدي وجود دارد بررسي کنيم. در اين جا پاسخ به چند پرسش ضروري است1.آيا بيان قرآن و روايات درباره وقوع چنين سيره اي در آينده، تنها نشان دهنده غايت نهايي سير تاريخ بشري وبراي اميدوار کردن او به ظهور تمدن اصيل و گسترده اسلامي است، يا افزون بر اين، براي ما که بدان افق نرسيده ايم نيز پيامي عملي دارد؟2.آيا برنامه هاي عملي آن حضرت، که در روايات ما پيش گويي شده است، مربوط به تدابيرحکومتي آن زمان است، يا بيان گر اجراي احکام ثابت اسلام ؟3.در برخي روايات، وظيفه منتظران، عزلت و خانه نشيني و پرهيز از ورود به جريان هاي سياسي و اجتماعي بيان شده است . در رواياتي ديگر، آن حضرت از آوردن ديني جديد سخن گفته است. آيا همه اين نصوص، بيان گر جايز ندانستن اقتدا به سيره مهدوي نيست؟4ـ آيا مي توان به رواياتي که سيره آن حضرت در آينده را بيان مي کند، اعتماد کرد؟چه بسا...
تاکنون آثاربسياري درزمينه وظيفه منتظران در دوران غيبت کبرا و بايسته هاي فرهنگ انتظار، منتشرشده است که بيشتر ناظر به تکاليف فردي و اخلاقي است، ولي درباره وظايف دولت اسلامي در پرتو فرهنگ انتظار، کمتر اثري ديده شده است. شايد در برخي اذهان چنين تصور شود که عهد غيبت، با عهد ظهور مهدي موعود (عج)تفاوت ماهوي دارد. از اين رو، لازم است نخست اشکال هايي را که درباره اقتدا به سيره مهدي وجود دارد بررسي کنيم. در اين جا پاسخ به چند پرسش ضروري است1.آيا بيان قرآن و روايات درباره وقوع چنين سيره اي در آينده، تنها نشان دهنده غايت نهايي سير تاريخ بشري وبراي اميدوار کردن او به ظهور تمدن اصيل و گسترده اسلامي است، يا افزون بر اين، براي ما که بدان افق نرسيده ايم نيز پيامي عملي دارد؟2.آيا برنامه هاي عملي آن حضرت، که در روايات ما پيش گويي شده است، مربوط به تدابيرحکومتي آن زمان است، يا بيان گر اجراي احکام ثابت اسلام ؟3.در برخي روايات، وظيفه منتظران، عزلت و خانه نشيني و پرهيز از ورود به جريان هاي سياسي و اجتماعي بيان شده است . در رواياتي ديگر، آن حضرت از آوردن ديني جديد سخن گفته است. آيا همه اين نصوص، بيان گر جايز ندانستن اقتدا به سيره مهدوي نيست؟4ـ آيا مي توان به رواياتي که سيره آن حضرت در آينده را بيان مي کند، اعتماد کرد؟چه بسا...
او سآلهآستــــ به خـآطر تو و اعمـآلتـــ ظهورنمی کند
پ.ن:این روزها دیگران زیاد دلم را می لرزانند،زیاد می شکنندش،زیاد فراموش می شود آن که نبایدفراموش شود!این روزها می ترسم،هوای معرفت بس ناجوانمرادنه سرد است،این روزها حال وهوایم بس خراب است،خراب
یکی از کتاب های معتبر و با ارزش در زمینه ی مهدویت کتاب(مکیال المکارم فی فوائد الدّعا للقائم علیه السلام) است.
مکیال المکارم، به معنای (معیار سنجش خوبیها) است و این کتاب به سفارش خود حضرت مهدی (ارواحنا فداه) نوشته و نام گذاری شده است. در این کتاب به تفصیل راجع به فواید دعا برای فرج سخن گفته شده است.
نویسنده ی این اثر با ارزش (آیت الله محمد تقی موسوی اصفهانی) می باشند.
به راستی، هیچ کتابی همچون مکیال المکارم، شما را با وظایف و حقوق بنده نسبت به امام زمان (عج) آشنا نمی کند. از طرف دیگر، الطاف امام زمان (ع) نسبت به بندگان در کتاب به طور مفصل بیان شده است.
تعداد باب های کتاب مکیال المکارم، مانند تعداد دروازه های بهشت، هشت باب است که در هر کدام به موضوعی خاص پرداخته شده است: شناختن امام زمان (عج)، اثبات امامت ایشان، قسمتی از حقوق آن حضرت نسبت به ما، لزوم دعای ما برای امام، نتایج دعا برای فرج، بهترین اوقات دعا، چگونگی دعا برای فرج و تکالیف منتظران .
برای اطلاعات بیشتر و دانلود این کتاب می توانید به پایگاه تخصصی مکیال المکارم در بخش پیوند ها مراجعه فرمایید.
در این کتاب گران سنگ 80 وظیفه و تکلیف ما نسبت به حضرت مهدی در عصر غیبت بیان شده است که به شرح زیر است :
با نزديك شدن آغاز سال 2000 ـ سالي كه تنها بهخاطر داشتن «سهصفر»، ويژه و استثنايي گشت ـ هيجانات هزارهگرايي، ذهن و روح بسياري از مردم جهان را در برگرفت. مؤسسة تحقيقاتي «گرايشات»،1 پيشبيني كرده بود فن غيبگويي و پيشگويي در ميان كشورها توسعه يابد. پيشگوييهاي رايج از اين قرار بود:1. بازگشت عيسي مسيح.2. ظهور «ضد مسيح»3. جنگ بزرگ «آرماگدون» كه موجب مرگ ميلياردها نفر ميشود.4. ورود ميهمانان فضايي كه جهان ما را به صورت چشمگيري تغيير ميدهند؛
در تعاليم بسياري از اديان خبر از وقوع آخرالزمان و پايان دنيا در زمان نامشخصي در آينده آمده است. در حاليكه چنين حادثهاي با نابودي تمدن بشري يا پاكسازي زمين از زندگي انسان، در اذهان تجلي مييابد، مذاهب آزادانديش معمولاً با نگاه تشبيهي به آن نگريسته و آن را نمادي از مرگ ميدانند.اغلب مذاهب در تعاليم خود ادعا ميكنند «برگزيدگان» يا «شايستگان» مذهب حقيقي واحد، از حوادث آينده در امان خواهند ماند و به پاس كشمكشها و رنجهايي كه در اين ميان تحمل كردهاند به سوي بهشت رهنمون ميشوند. همچنين گفته شده ناشايستگان (بيايمانان يا پيروان ديگر اديان) با زندگي ابدي در دوزخ، سرگرداني معنوي يا نابودي روبرو ميشوند. از منظر ديدگاههاي ميانهروتر بهشت و جهنم واقعي نبوده، تشبيهي از حالات روحاني و معنوي در زندگي و يا بعد از آن به حساب ميآيند.
دلیل اين همه اخبار براي آخرالزمان چيست؟ ترسيم دوران پيش از ظهور از جنبههاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي و ... موقعيت جبهة حق و باطل در هنگام ظهور و مختصات پس از ظهور با اين بسط و گسترش به چه منظور است؟ اگر فقط براي «دادن اميد» يا «باوراندن قطعيت آن» و مانند اينها بود با جملاتي كوتاه اما مكرر مثل «يملأ الأرض قسطاً و عدلاً» «كما ملئت ظلما و جورا» نيز به دست آمده و ...
دلیل اين همه اخبار براي آخرالزمان چيست؟ ترسيم دوران پيش از ظهور از جنبههاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي و ... موقعيت جبهة حق و باطل در هنگام ظهور و مختصات پس از ظهور با اين بسط و گسترش به چه منظور است؟ اگر فقط براي «دادن اميد» يا «باوراندن قطعيت آن» و مانند اينها بود با جملاتي كوتاه اما مكرر مثل «يملأ الأرض قسطاً و عدلاً» «كما ملئت ظلما و جورا» نيز به دست آمده و ...
حضرت مهدى(ع) ؛ كسى است كه بسيارى از علماء اهل سنت، علاوه بر اذعان بر اصالت مهدويت و صحيح دانستن احاديث آن، كتاب و رسالههايى تأليف كردهاند، تا نسلهاى بعدى، حقيقت و واقعيتى را كه در شرع مقدس بر زبان رسول اكرم(ص) جارى شده، به خوبى بشناسند.
حضرت مهدى در روايات اهل تسنن در مورد امام مهدى در كتب اهل سنّت روايات زيادى وجود دارد كه ما در اين جا از برخى كتب معتبر آنان رواياتى را از نظر مى گذرانيم. 1ـ عن عبداللّه بن عباس قال: قال رسول اللّه [ صلّى اللّه عليه وآله ] إن خلفائي وأوصيائي وحجج اللّه على الخلق بعدي أثنا عشر، أوّلهم أخي وآخرهم ولدي قيل: يا رسول اللّه ومن أخوك؟ قال: عليّ بن أبي طالب قيل: فمن ولدك؟ قال: المهديّ الذي يملؤها قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً.
در دعاهاي فراواني از حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با عنوان محمد ياد شده است كه به بعضي از آنها اشاره ميشود:1. مشهور در دعاي فرج «اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن» است؛ ولي در منابع اصلي، (مانند مصباح کفعمی) دعا به گونهاي ديگر نيز آمده است: «اَللهُمَ كُنْ لِوَلِيكَ مُحمد بن الحَسَن المَهدي في هَذهِ السَّاعَةِ...».1 سيد بن طاووس نيز در اقبال الاعمال همين گونه نقل كرده است.22. در البلد الامين تحت عنوان دعاي «كنز العرش» آمده است: «وَأَسْألكَ بِحَقِ مُحمد بن الحَسَنِ القائِمِ بِاَمْرِكَ والحجة علي عبادك...».
یکی از سؤالهایی که همواره در مباحث مربوط به حضرت مهدیعلیه السلام پرسیده میشود، درباره آغاز امامت آن حضرت در سن و سال خردسالی است; به این بیان که چگونه ممکن است امر خطیر امامتبه عهده انسانی خردسال گذاشته شود؟همواره در مقابل این پرسشگری، ائمه معصومینعلیهم السلام به عنوان سنگربانان مرزهای اعتقادی در نهایت روشنگری به ارائه پاسخ پرداختهاند .
امام مهدی(علیه السلام) عصاره خلقت، خاتم اوصیا و وارث همه انبیا و اولیای پیشین است. چنان که در یکی از زیارات حضرت صاحب الامر(علیه السلام) خطاب به ایشان عرض می کنیم:السَّلامُ عَلی وارِثِ الانبیاءِ وَ خَاتَمِ الاوصیاءِ.. المُنتَهَی اِلَیهِ مَواریثُ الانبیاءِ وَ لَدَیهِ مَوجُودٌ اثارُ الاصفِیاءِ. سلام بر وارث پیامبران و خاتم اوصیا... آن که میراث تمام پیامبران بدو رسیده و آثار همه برگزیدگان در نزد او موجود است.آن حضرت چنان مقامی در نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) دارند که خطاب به ایشان از تعبیر «پدر و مادرم به فدای او» استفاده کرده اند. از جمله در روایات زیر که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امام علی(ع) نقل شده،آمده است:بِاَبی وَ اُمِّی سَمِیّی وَ شَبیهی وَ شَبیهُ مُوسَی بنِ عِمرانِ، عَلَیهِ جُیوبُ (جَلابیبُ) النُّورِ یَتَوَقَّدُ مِن شُعاعِ القُدسِ. پدر و مادرم به فدای او که همنام من، شبیه من و شبیه موسی پسر عمران است، بر او جامه هایی از نور است که از پرتو قدس روشنایی می گیرد.بِاَبِی اِبنِ خِیَرَهِ الاِماءِ ...
بیشتر کسانی که در دوران معاصر درباره طول عمر امام زمان علیه السلام کتاب یا مقاله نوشته اند، با بهره گیری از آخرین دستاوردهای علوم زیستی و براساس نظریه های جدیدی که درباره پیری و عوامل آن مطرح شده است، دست یافتن به عمر طولانی را امری کاملاً امکان پذیر و منطبق بر نظریه های علمی دانسته و بر همین اساس، به توجیه علمی عمر طولانی امام مهدی علیه السلام پرداخته اندبه باور شهید سید محمّد باقر صدر «از نظر دانش امروز، مشکلی از جهت نظری در این زمینه وجود ندارد. این موضوع در حقیقت، بستگی به نوع تفسیری دارد که علم فیزیولوژی از پدیده پیری ارائه می دهد. آیا پدیده پیری از یک قانون طبیعی سرچشمه می گیرد، قانونی که بر بافت و سلول های انسان حاکم است و پس از رسیدن به رشد کامل به تدریج سلول ها سخت شده و توانایی کاری اش کم می گردد و در نهایت از فعالیت باز می ماند؟ آیا بدنی هم که از هر گونه تاثیر خارجی مصون بوده، محکوم به فنا است؟ یا این که این فرسودگی و ناتوانی بافت ها و سلول ها در کارآیی فیزیولوژی، نتیجه نبرد با عامل خارجی، مانند میکروب ها یا مسمومیت است که از راه پرخوری یا کار سنگین یا دیگر عوامل، به وجود می آید؟این پرسشی است که امروزه علم از خود می کند و تلاش دارد برای آن پاسخی بیابد. البته جواب های علمی زیادی هم تاکنون...
غيبت امام زمان همواره مسئلهاي مهم، معتبر و اصيل بوده است، به گونهاي كه همة معصومان(ع) از نبي مكرم اسلام(ص) تا امام عسكري(ع) بارها به وجود مبارك ايشان و ويژگيهايشان اشاره فرمودهاند روايات مجامع روايي شيعه و غير شيعه در اينباره نه از حد استفاضه بلكه از تواتر متعارف نيز فزونتر است.محمّدبن عثمان عَمْري1 ميگويد: «از پدرم شنيدم كه در خدمت امام حسن عسكري(ع) بودم كه پدرم پرسيد: اين سخن حق است كه پيامبر فرمودهاند: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتةً جاهليةً»؟ فرمود: «آري، اين سخن درست است و هيچ ترديدي در آن نيست». همانطور كه شكي در روز بودن اين روز روشن نيست: سپس پدرم عرض كرد: پس از اينكه شما رحلت كرديد، امام بعد از شما كيست؟ امام عسكري(ع) به نام مبارك حضرت ولي عصر(ع) اشاره كردو آنگاه فرمود: او غيبتي طولاني دارد كه در آن عدّهاي سرگردان، گروهي هلاك و دستهاي دچار ترديد ميشوند.
درباره ي برکات اين ميلاد معظم و حقايقي که در باب وجود اقدس وليّ عصر(ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) هست، من قادر نيستم سخن تازه يي بگويم. درک مراتب معنوي و حقايق الهي در باب اين قطب اعظم عالم امکان و خليفه ي خدا و مظهر صفات و اسماي الهي، درحد زبان و بيان و قلب و فهمي همچون منِ قاصر نيست. خود آنها بايد درباره ي امام زمان سخن بگويند؛ همچنان که خود آنها بايد درباره ي علي بن ابي طالب عليه السلام و بقيه ي اوليا و اصفياي دين سخن بگويند. ما همين قدر مي دانيم که وجود مقدّس امام زمان، مصداق وعده ي الهي است. همين قدر مي دانيم که اين باز مانده ي خاندان وحي و رسالت، عَلَم سرافراز خدا در زمين است. «السّلام عليک ايّها العلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث و الرّحمة الواسعة وعدا غير مکذوب»
از جهت معنوي و روحي و تقرب الي الله، و جهات تکامل فردي انسان است. کسي که اعتقاد به اين مسأله دارد، چون با مرکز تفضلات الهي و نقطه ي اصلي و کانون اشعاعِ رحمت حق، يک رابطه ي روحي برقرار مي کند؛ توفيق بيشتري براي برخورداري از وسايل عروج روحي و تقرب الي الله دارد. به همين خاطر است که اهل معنا و باطن، درتوسلات معنوي خود، اين بزرگوار را مورد توجّه و نظر دايمي قرار مي دهند و به آن حضرت توسل مي جويند و توجّه مي کنند. نفس پيوند قلبي و تذکر و توجّه روحي به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالي، انسان را عروج و رشد مي دهد و وسيله ي پيشرفت انسان را -روحاً و معناً - فراهم مي کند.اين، يک ميدان وسيعي است. هر کسي در باطن و قلب و دل و جان خود، با اين بزرگوار مرتبط باشد، بهره ي خودش را خواهد برد. البتّه، توجه به کانون نور، بايد توجّه حقيقي باشد. لقلقه ي زبان در اين زمينه، تأثير چنداني ندارد. اگر انسان، روحاً متوجّه و متوسل شد و معرفت کافي براي خود به وجود آورد؛ بهره ي خودش را خواهد برد. اين، يک ميدان فردي و تکامل شخصي و معنوي است.
سجايا و مكارم اخلاقي امام مهدي(ع) را دو گونه ميتوان توصيف كرد: نخست، بر اساس آيات و رواياتي كه در توصيف پيامبر گرامي اسلام(ص) وارد شدهاند؛ زيرا آن حضرت از نظر ويژگيهاي اخلاقي نيز شبيه ترين مردم به حضرت ختمي مرتبت(ص) است. دوم، بر اساس رواياتي كه به طور خاص به توصيف سجاياي اخلاقي آن حضرت پرداختهاند.