ررسی اومانیسم و اندیشه مهدویتبراساس آموزههای وحیانی اسلام و دیگر ادیان، افقی روشن پیش روی عالمیان وجود دارد که تمامی دغدغههای بشر در آن پایان میپذیرد. عصر ظهور، سرآغاز حیات راستین انسانهاست که در آن همه آرمانهای بشری از جمله عدالت، امنیت، رفاه و عزت برای همگان محقق میگردد.در این نوشتار، برخی از مؤلفههای این سنت الهی را در فرجام تاریخ، با اندیشه اومانیسم میسنجیم؛ اندیشهای که بنیان بسیاری از ایسمهای موجود به شمار میرود. از اینرو، در آغاز به چرایی و ماهیت مؤلفههای اومانیسم، اشاره میکنیم. سپس با تبیین ویژگیهای عصر ظهور و آموزههای مهدویت در این عرصه، به مقایسه جامعه مهدوی با یکایک مؤلفههای اومانیسم میپردازیم.
اومانیسم از واژه لاتین
«humus »
به معنای «خاک» یا «زمین» گرفته شده١ است. این واژه، نخستینبار در روم به معنای
جنگی رخ خواهد داد که در آن تمام نیروهای خیر در برابر شر صف آرایی می کنند. جنگی اتمی که سراسر جهان را درگیر و شهرها را ویران می کند و انتهای آن باید منتظر ظهور بود. ظهور عیسی (ع).
این توصیفات تنها صحنه هایی از میان فیلمهای هالیوودی نیست، بلکه تعریفی است از نبرد جعلی آخرالزمان به نام آرمگدون..
غيبت امام زمان همواره مسئلهاي مهم، معتبر و اصيل بوده است، به گونهاي كه همة معصومان(ع) از نبي مكرم اسلام(ص) تا امام عسكري(ع) بارها به وجود مبارك ايشان و ويژگيهايشان اشاره فرمودهاند روايات مجامع روايي شيعه و غير شيعه در اينباره نه از حد استفاضه بلكه از تواتر متعارف نيز فزونتر است.محمّدبن عثمان عَمْري1 ميگويد: «از پدرم شنيدم كه در خدمت امام حسن عسكري(ع) بودم كه پدرم پرسيد: اين سخن حق است كه پيامبر فرمودهاند: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتةً جاهليةً»؟ فرمود: «آري، اين سخن درست است و هيچ ترديدي در آن نيست». همانطور كه شكي در روز بودن اين روز روشن نيست: سپس پدرم عرض كرد: پس از اينكه شما رحلت كرديد، امام بعد از شما كيست؟ امام عسكري(ع) به نام مبارك حضرت ولي عصر(ع) اشاره كردو آنگاه فرمود: او غيبتي طولاني دارد كه در آن عدّهاي سرگردان، گروهي هلاك و دستهاي دچار ترديد ميشوند.