دانشجویی مسملان و ایرانی در آمریکا تحصیل می کرد، حسن اخلاق و برخورد اسلامی او موجب شد که یکی از دختران مسیحی آمریکایی به او محبت خاصی پیدا کرد، در حدی که پیشنهاد ازدواج با او نمود.
دانشجو به او گفت: اسلام اجازه نمی دهد که من مسلمان با تو که مسیحی هستی ازدواج کنم مگر اینکه مسلمان شوی، دانشجو به دنبال این سخن کتابهای اسلامی را در اختیار او گذاشت، او در این باره تحقیقات و مطالعات فراوانی کرد و به حقانیت اسلام پی برد و مسملان شد و با آن دانشجو ازدواج کرد.
ررسی اومانیسم و اندیشه مهدویتبراساس آموزههای وحیانی اسلام و دیگر ادیان، افقی روشن پیش روی عالمیان وجود دارد که تمامی دغدغههای بشر در آن پایان میپذیرد. عصر ظهور، سرآغاز حیات راستین انسانهاست که در آن همه آرمانهای بشری از جمله عدالت، امنیت، رفاه و عزت برای همگان محقق میگردد.در این نوشتار، برخی از مؤلفههای این سنت الهی را در فرجام تاریخ، با اندیشه اومانیسم میسنجیم؛ اندیشهای که بنیان بسیاری از ایسمهای موجود به شمار میرود. از اینرو، در آغاز به چرایی و ماهیت مؤلفههای اومانیسم، اشاره میکنیم. سپس با تبیین ویژگیهای عصر ظهور و آموزههای مهدویت در این عرصه، به مقایسه جامعه مهدوی با یکایک مؤلفههای اومانیسم میپردازیم.
اومانیسم از واژه لاتین
«humus »
به معنای «خاک» یا «زمین» گرفته شده١ است. این واژه، نخستینبار در روم به معنای
جنگی رخ خواهد داد که در آن تمام نیروهای خیر در برابر شر صف آرایی می کنند. جنگی اتمی که سراسر جهان را درگیر و شهرها را ویران می کند و انتهای آن باید منتظر ظهور بود. ظهور عیسی (ع).
این توصیفات تنها صحنه هایی از میان فیلمهای هالیوودی نیست، بلکه تعریفی است از نبرد جعلی آخرالزمان به نام آرمگدون..
تاکنون آثاربسياري درزمينه وظيفه منتظران در دوران غيبت کبرا و بايسته هاي فرهنگ انتظار، منتشرشده است که بيشتر ناظر به تکاليف فردي و اخلاقي است، ولي درباره وظايف دولت اسلامي در پرتو فرهنگ انتظار، کمتر اثري ديده شده است. شايد در برخي اذهان چنين تصور شود که عهد غيبت، با عهد ظهور مهدي موعود (عج)تفاوت ماهوي دارد. از اين رو، لازم است نخست اشکال هايي را که درباره اقتدا به سيره مهدي وجود دارد بررسي کنيم. در اين جا پاسخ به چند پرسش ضروري است1.آيا بيان قرآن و روايات درباره وقوع چنين سيره اي در آينده، تنها نشان دهنده غايت نهايي سير تاريخ بشري وبراي اميدوار کردن او به ظهور تمدن اصيل و گسترده اسلامي است، يا افزون بر اين، براي ما که بدان افق نرسيده ايم نيز پيامي عملي دارد؟2.آيا برنامه هاي عملي آن حضرت، که در روايات ما پيش گويي شده است، مربوط به تدابيرحکومتي آن زمان است، يا بيان گر اجراي احکام ثابت اسلام ؟3.در برخي روايات، وظيفه منتظران، عزلت و خانه نشيني و پرهيز از ورود به جريان هاي سياسي و اجتماعي بيان شده است . در رواياتي ديگر، آن حضرت از آوردن ديني جديد سخن گفته است. آيا همه اين نصوص، بيان گر جايز ندانستن اقتدا به سيره مهدوي نيست؟4ـ آيا مي توان به رواياتي که سيره آن حضرت در آينده را بيان مي کند، اعتماد کرد؟چه بسا...
تاکنون آثاربسياري درزمينه وظيفه منتظران در دوران غيبت کبرا و بايسته هاي فرهنگ انتظار، منتشرشده است که بيشتر ناظر به تکاليف فردي و اخلاقي است، ولي درباره وظايف دولت اسلامي در پرتو فرهنگ انتظار، کمتر اثري ديده شده است. شايد در برخي اذهان چنين تصور شود که عهد غيبت، با عهد ظهور مهدي موعود (عج)تفاوت ماهوي دارد. از اين رو، لازم است نخست اشکال هايي را که درباره اقتدا به سيره مهدي وجود دارد بررسي کنيم. در اين جا پاسخ به چند پرسش ضروري است1.آيا بيان قرآن و روايات درباره وقوع چنين سيره اي در آينده، تنها نشان دهنده غايت نهايي سير تاريخ بشري وبراي اميدوار کردن او به ظهور تمدن اصيل و گسترده اسلامي است، يا افزون بر اين، براي ما که بدان افق نرسيده ايم نيز پيامي عملي دارد؟2.آيا برنامه هاي عملي آن حضرت، که در روايات ما پيش گويي شده است، مربوط به تدابيرحکومتي آن زمان است، يا بيان گر اجراي احکام ثابت اسلام ؟3.در برخي روايات، وظيفه منتظران، عزلت و خانه نشيني و پرهيز از ورود به جريان هاي سياسي و اجتماعي بيان شده است . در رواياتي ديگر، آن حضرت از آوردن ديني جديد سخن گفته است. آيا همه اين نصوص، بيان گر جايز ندانستن اقتدا به سيره مهدوي نيست؟4ـ آيا مي توان به رواياتي که سيره آن حضرت در آينده را بيان مي کند، اعتماد کرد؟چه بسا...