گويا من سفياني (سركردة دشمنان حضرت امام عصر(ع)) را ميبينم كه در زمينهاي سرسبز شما در كوفه اقامت گزيده، ندا ميدهد كه هر كس سر يك تن از شيعيان علي(ع) را بياورد، هزار درهم پاداش اوست. در اين هنگام، همسايه به همسايه ديگر حمله ميكند و ميگويد: اين شخص از شيعيان است. او را ميكشد و هزار درهم جايزه ميگيرد.
در آن هنگام که خداوند رحیم، بهترین انسان تمام تاریخ را به رسالت مبعوث نمود، فلسفه رسالتش را اینگونه تبیین فرمود که: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ؛1 ما تو را به رسالت برنگزیدیم مگر برای رحمت بر جهانیان». حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ، نیز تمام مأموریتش را بر پایه رحمت فراگیر بر تمام عالمیان قرار داد و مهر و قهر او در تمام مدت پیامبریش، جلوههایی از نگاه رحیمانه او بر انسان بود.
جنگی رخ خواهد داد که در آن تمام نیروهای خیر در برابر شر صف آرایی می کنند. جنگی اتمی که سراسر جهان را درگیر و شهرها را ویران می کند و انتهای آن باید منتظر ظهور بود. ظهور عیسی (ع).
این توصیفات تنها صحنه هایی از میان فیلمهای هالیوودی نیست، بلکه تعریفی است از نبرد جعلی آخرالزمان به نام آرمگدون..
چه شد که چنین نور با عظمت و پربرکتی در پشت ابرهای گران نهان گردید؟! نور که همواره تابش و درخشش دارد پس چرا از فیض پرتوهای نورانیاش محروم شدهایم؟! شاید این پرسش بیش از یک جواب نداشته باشد که نور میتابد ولی خفاش از نور میهراسد و دوری میکند و این نقص خفاش است نه نور عالم تاب. جهل، حجاب نور از عللی که در فرمایشات گهربار اهلبیت(علیهم السلام) به عنوان سبب محرومیت بشر از درک فیض نور مقدس مهدی موعود معرفی شده است، تاریکی و ظلمت جهل است. چرا که «الناس اعداء ما جهلوا» (مردم، دشمن نادانستنیهای خود هستند).
حضرت ولی عصر(عج) راه رهایی از حجاب غیبت را بارها در توقیعات و فرمایشات خود به ما نشان دادهاند؛ چنانچه در یکی از توقیعات شریف خود به شیخ مفید(ره) چنین مکتوب میفرماید:
تحقق انقلاب عظيم حضرت مهدى عليه السلام، به عنوان بزرگ ترين تحولى که بشريت در حيات خود خواهد ديد، بر پايه هايى استوار است که يکى از مهم ترين آنها، فراهم شدن ياران، همراهان و همرزمانى است که تا پاى جان براى اجراى اهداف او از پاى ننشينند.بازشناسى اين عامل ما را در راه شناخت آن حاکميت سترگ، کمک خواهد کرد و آن گاه است که در پى شناخت، سر بر جيب تفکر خواهيم برد و خويشتن را با آن شرايط و ويژگى ها، محک خواهيم زد و از خود خواهيم پرسيد: آيا ما خود را براى آن روزگار آماده ساخته ايم؟ شايد آن روز، همين فردا باشد. با فهم اين ويژگى ها، در خواهيم يافت که پاى رفتن اين راه را داريم يا نه و آن روز موعود، در مقابله حق با باطل، در کدامين جبهه خواهيم بود.
طبق روایات، یاران خاص الخاص امام (علیه السلام) سی صد و سیزده نفر است و امرای ارتش و حکّام ایالات از ایرانیان خواهند بود. هم چنین نیروهای حرکت کرده از سوی خراسان، و پرچم های برافراشته شده از سمت ایران می باشد، به خصوص قشون شعیب بن صالح و هاشمی خراسانی که در مصادر شیعه و سنّی از آن فراوان یاد شده و در ارتش امام (علیه السلام) اثرات مثبت و مهمی خواهند داشت.روایات بسیاری در کتاب های کلیدی اهل سنّت آمده است که از ایرانیان تمجید فراوانی به میان آورده اند.
بر اساس تسلسل زمانی، نخستین علامتی که از علایم حتمی ظهور مبارک امام زمان(ع) رخ میدهد، خروج سفیانی است. شیخ صدوق، با سند صحیح از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: «پیش از قیام قائم(ع) پنج نشانة حتمی است: یمانی، سفیانی، بانگ آسمانی، قتل نفس زکیّه و خسف سرزمین بیدا».1 حمیری با سند صحیح از امام رضا(ع) روایت کرده که فرمود: «امر قائم(ع) از سوی خدا حتمی است، خروج سفیانی نیز از سوی خدا حتمی است و هرگز بدون سفیانی قائم(ع) قیام نخواهد کرد».2در گفتوگوهای شمارههای پیشین موعود، پیرامون خروج سفیانی از وادی یابس، سیطرهاش بر سه کشور سوریّه، اردن و فلسطین و نبرد قرقیسیا سخن گفتیم، در این شماره پیرامون جنایات خونبارش در سرزمین عراق سخن میگوییم و گفتوگو پیرامون «خسف بیداء» را به فرصتی دیگر موکول میکنیم. در آغاز برخی از ویژگیهای وی را مرور میکنیم.
روايات توصيف کننده آستانه ظهور، گاه از افرادي سخن به ميان آوردهاند که در آن مقطع در سرزمین های درگیر به نقشآفريني خواهند پرداخت؛ از جمله اين افراد ميتوان به خراساني، سيد حسني، حسيني، يماني، شيصباني، نفس زکيه، ابقع و اصهب و سفیانی اشاره کرد که درباره برخي از آنها مانند ابقع و اصهب اطلاعات بسيار اندکي ارائه شده و درباره برخي مانند سفياني بيش از صد روايت بيان شده و به تفکيک از اقدامات و جنايات او از شام و اردن فعلی تا قرقيسيا، عراق و عربستان پردهبرداري نمودهاند. در اين نوشتار به دنبال آن هستيم که از سويي به اجمال، ماجراي قيام سفياني را از ابتدا تا انتها مرور کنيم و نیز به نقد گفتارها و گويندگاني که به مصداق يابي اين شخصيت مبادرت ورزيدهاند بپردازيم.