انديشه پيروزى حق بر باطل و غلبه صالحان بر طالحان و عادلان بر ظالمان كهبرگرفته از متن قرآن كريم است، بارقهاى از نور اميد در دلها تابانيده وهمه را چشم به انتظار شخصى گذاشته كه منادى حق است و سفير نور، كشتيبانهدايت است و قافلهسالار رهايى; مجدد حيات بشريت است و احياگر اخلاق خدايى،اين شخصيتبزرگ را در روايات اسلامى «مهدى» عليه السلام مىنامند.چنين انتظارى افضل عبادات شمرده شده است. زيرا اين انتظار با اميد،تعهد، تحرك با مسووليت و سازندگى و رفع نااميدى از جامعه همراه مىباشد.منتظران واقعى، خود را در حال مهياى جامعهاى مىبينند كه انتظار موعودىرا مىكشد، بنابراين براى حضور حضرتش شرايطى لازم است كه هم زمينهسازقدومش باشد و هم پذيراى حكومت عدل او، زيرا تحمل عدالتخود نياز بهسازندگى دارد. و الا، پذيرايى حق بر افراد بسى مشكل خواهد بود. بنابراين،ما براى خودسازى به يكى از بهترين راهها كه طريق پرورش يافتگان مكتبانسانساز اسلام; يعنى ياوران خاص ولىعصر(عج) است متمسك مىشويم، ويژگىهاىآنها را بشناسيم و به كار بنديم تا زمينهساز حضور حضرتش باشيم. زمينهسازحكومتحضرت، خيزش ايمان است نه ازدياد فساد. ما در اين نوشتار به برخىاز خصال ياوران...
اگر امام، پيشواي مردم است بايد ظاهر باشد. بر وجود امام ناپيدا چه فايدهاي ميتوان يافت؟ـ امامي كه صدها سال است، غايب است، نه دين را ترويج ميكند، نه مشكلات جامعه را حل مينمايد، نه پاسخ مخالفان را ميدهد، نه امر به معروف و نهي از منكر ميكند، نه از مظلومي حمايت ميكند و نه حدود و احكام الهي را جاري ميسازد، بود و نبودش با هم چه تفاوتي دارند؟از زماني كه امام عصر(علیه السلام) از ديدهها پنهان شده و در پس پرده غيبت زندگي خود را شروع كرده است، انبوهي از پرسشها، پيرامون مسائل غيبت مطرح شده است كه بسياري از آنها از يك پيشينه ديرينهاي برخوردار است، به گونهاي كه بسياري از اين سؤالها در نوشتههاي نويسندگان كتابهاي مربوط به امام زمان(علیه السلام)در قرن چهارم و پنجم اسلامي مطرح گرديده و علما پاسخهاي مناسبي به آن دادهاند.